English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3968 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
atomic time U زمان انفجار اتمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
early time U زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
late time U زمان بین سقوط بمب تا شروع انفجار اتمی
Other Matches
implosion weapon U جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
atom samshing U انفجار اتمی
atom samsher U دستگاه انفجار اتمی
afterwinds U باد مخالف جهت انفجار اتمی
zero point U نقطه مرکزی گلوله اتشین اتمی در لحظه انفجار
shock waves U موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
warned protected U قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
shock wave U موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
warned exposed U قابلیت اسیب پذیری نیروهای خودی نسبت به انفجار اتمی
time of disintegration U زمان انفجار
fire time U زمان انفجار
late time U زمان سکته انفجار
fire time U زمان اجرای اتش یا انفجار
predictor U دستگاه محاسب زمان انفجار
transattack period U زمان اجرای تک اتمی
supercritical U حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
shock front U جبهه یا خط جبهه موج انفجار گلوله اتمی
preatomic U مربوط به زمان قبل ازاستفاده بمب یا نیروی اتمی
decay curves U منحنی نمایش کاهش تشعشعات اتمی در زمان معین
contact burst preclusion U ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
rainout U ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
minometer U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
isotopy U دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
proliferation U سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
blast line U مسیرموج انفجار خط موج انفجار
burning train U مسیر انفجار سیکل انفجار
explosive train U مدار انفجار مسیر انفجار
atomic weight U وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
fallout contours U خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
clean weapon U جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
european atomic energy community U جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
chemical horn U مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
nucleon U اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
fission to yield ratio U توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
cloud chamber effect U اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
atomic demolition munition U خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
realtime U زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
survey meter U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
crater analysis U تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
access time U کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM U فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
seek time U زمان جستجو زمان طلب
response time U زمان جواب زمان پاسخگویی
arrival U زمان حضور زمان رسیدن
arrivals U زمان حضور زمان رسیدن
present U زمان حاضر زمان حال
presented U زمان حاضر زمان حال
presenting U زمان حاضر زمان حال
presents U زمان حاضر زمان حال
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
bursts U انفجار
plosion U انفجار
brisance U انفجار
explosion U انفجار
blasts U انفجار
detonations U انفجار
blow out U انفجار
blow up U انفجار
burst U انفجار
blasting U انفجار
detonation U انفجار
blast U انفجار
blow-ups U انفجار
blow-up U انفجار
displosion U انفجار
explosions U انفجار
blastment U انفجار
pops U انفجار
eruption U انفجار
popped U انفجار
pop U انفجار
destruct system U سیستم انفجار
gust U انفجار فوت
detonable U قابل انفجار
detonations U انفجار ناگهانی
busts U انفجار ترکیدگی
explosion proof U ازمایش- انفجار
explosion hazard U خطر انفجار
bust U انفجار ترکیدگی
detonative U اماده انفجار
yield U بازده انفجار
detonation U انفجار ضربهای
misfire U گیر در انفجار
gusts U انفجار فوت
explosion proof U پوشش ضد انفجار
dead center ignition U نقطه انفجار
aerial burst U انفجار هوایی
explosive U قابل انفجار
explosiveness U قابلیت انفجار
explosimeter U انفجار سنج
explosive energy U قدرت انفجار
explosive force U نیروی انفجار
detonation charge U خرج انفجار
busted U انفجار ترکیدگی
detonating slab U مسیر انفجار
explosive force U قدرت انفجار
detonatable U قابل انفجار
detonation cord U سیم انفجار
yields U بازده انفجار
busting U انفجار ترکیدگی
misfired U گیر در انفجار
misfires U گیر در انفجار
sympathetic detonation U انفجار القایی
swooper U انفجار دار
detonations U انفجار ضربهای
crepitation U انفجار مکرر
blast effect U اثر انفجار
impact action U اثر انفجار
ignitor U وسیله انفجار
crackled U صدای انفجار پی در پی
the force of the explosion U شدت انفجار
blast wave U موج انفجار
blasting machine U دستگاه انفجار
crackles U صدای انفجار پی در پی
craters U قیف انفجار
blast U ضربه انفجار
combustiblity U قابلیت انفجار
crackle U صدای انفجار پی در پی
sonic booms U انفجار صوتی
yielded U بازده انفجار
information explosion U انفجار اطلاعات
inexplosive U غیرقابل انفجار
sonic boom U انفجار صوتی
implosion U انفجار از داخل
big bang U انفجار بزرگ
combustion chamber U اطاق انفجار
crater U قیف انفجار
outbursts U انفجار غضب
POWs U صدای انفجار
bursting set U محل انفجار
blast U صدای انفجار
lead in U مداررابط انفجار
outburst U انفجار غضب
countermining U انفجار ضد مین
detonation U انفجار ناگهانی
POW U صدای انفجار
population explosion U انفجار جمعیت
burst wave U موج انفجار
blasts U ضربه انفجار
blow out U سوختن انفجار
high order detonation U انفجار شدید
blasts U صدای انفجار
time U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
timed U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
imprescriptible U وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
powder keg U چیز قابل انفجار
impact U اثر ترکش انفجار
detonating U ترکاننده وابسته به انفجار
powder kegs U چیز قابل انفجار
impacts U اثر ترکش انفجار
explosives U مواد قابل انفجار
tnt equivalent U معادل با قدرت انفجار تی ان تی
service mine U مین قابل انفجار
blastment U تاثیرونفوذ انفجار بادخوردگی
breech chamber U محفظه خرج انفجار
blast effect U اثر موج انفجار
burst U انفجار منفجر شدن
explosive range U گستره انفجار پذیری
bursts U انفجار منفجر شدن
low order U انفجار کند یا ناقص
bursts U منفجر کردن انفجار
burst U منفجر کردن انفجار
contact fire U انفجار در اثر تماس
crepitate U انفجار پی درپی کردن
afterwinds U باد بعد از انفجار
subsidiary U عمق دهنده به انفجار
subsidiaries U عمق دهنده به انفجار
poised mine U مین اماده انفجار
high order detonation U انفجار انی وکامل
flex x U خرج انفجار کتابی
flex x U خرج انفجار ورقهای
armed ammunition U مهمات اماده انفجار
armed mine U مین اماده انفجار
unemployment compensation U پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
equation of time U خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
execution U 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
strip U تخلیه موادخطرناک یا قابل انفجار
piezometer U دستگاه سنجش شدت انفجار
countermining distance U فاصله ضد انفجار زنجیری مین
impact action U عمل انفجار نیروی ترکش
exudation U مواد پخش شونده در یک انفجار
proximity fuze U فیوز مخصوص انفجار مرمی
ice mine U مین مخصوص انفجار زیریخی
sofar U دستگاه ثبت انفجار در زیردریا
contingent effects U اثرات احتمالی انفجار هستهای
nuclear U اتمی
Recent search history Forum search
1time is prceious it has great
3service times
3service times
3service times
2Once it's downloaded, please run the Kaspersky Malware Scanner software. This might take a moment and involve a few steps.
2single gas
2single gas
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
1شما چه زمان به مکتب میرید.
1شما چه زمان به مکتب میرید.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com